وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان-عصر ۱۲

اللهم عجل لولیک الفرج-وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان درباره عصر دوازدهم

وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان-عصر ۱۲

اللهم عجل لولیک الفرج-وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان درباره عصر دوازدهم

دلتنگ نیستی ...!

دلم بدجوری گرفته...
این روزها عجیب سخت می گذرند ...!
این روزها هرچه بیشتر تلاش می کنم٬
بی قراری ها و بی تابی هایم بیشتر می شود ...
شاید تنها اوست که می داند این روزها
چه طور بر من سخت می گذرند ...
این جا هوا عجیب بوی غریبی می دهد ... بوی تنهایی ... بوی یک ...!
آن قدر نبودن این روزها در رگ هایم جاری شده که گاهی فراموشم می شود :
هستم ... هنوز هم!
باید ماند و شد ...
.............
...........
...

دلم بدجوری گرفته...

 دانی که چیست دیدار یار دیدن                     درکوی او گدایی برخسروی گزیدن

ازجان طمع بریدن آسان بود                         ولیکن از دوستان جانی مشکل توان بریدن

خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ          وآنجا به نیک نامی پیراهنی دریدن

گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن                  گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن

بوسیدن لب یار اول زدست مگذار                    کاخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

فرصت شمار صحبت کزاین دو راهه منزل            چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی

یا رب به یادش آور درویش پروریدن




درخرقه ازین بیش منافق نتوان بود             بنیاد ازین شیوه رندانه نهادیم


ما زیاران چشم یاری داشتیم                خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
نکته رفت و شکایت کس نکرد                 جانب حرمت فرو نگذاشتیم


بارها گفته ام و بار دگر می گویم             که من دلشده این ره نه به خود می پویم


کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد    یک نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد
در کارگلاب و گل حکم ازلی این بود          کاین شاهد بازای وان پرده نشین باشد


در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد      عشق پیدا شدو آتش به همه عالم زد

جلوه ای کرد رخت دید  ملک عشق نداشت     عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد

عقل می خواست کزآن شعله چراغ افروزد     برق غیرت بدرخشیدو جهان برهم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز        دست غیب آمدو برسینه نامحرم زد

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند        دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت      دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد

حافظ آنروز طرب نامه عشق تو نوشت

که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

 


 

 شاهد آن نیست که موئی و میانی دارد        بنده طلعت آن باش که آنی دارد

شیوه خورد پری گرچه لطیف است ولی        خوبی آن است ولطافت که فلانی دارد

چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب          که به امید تو خوش آب روانی دارد

گوی خوبی که برد از تو که خورشید        نه سواری است که دردست عنانی دارد

دل نشان شد سخنم تا توقبولش کردی        آری آری سخن عشق نشانی دارد

خم ابروی تو در صنعت تیراندازی             برده از دست هرآنکس که کمانی دارد

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز     هرکسی برحسب فکر گمانی دارد

با خرابات نشینان زکرامات ملاف         هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد

مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای        هر بهاری که به دنباله خزانی دارد

مدعی گو   لغز و نکته به حافظ مفروش

کلک ما نیز   زبانی و بیانی دارد



امروز خیلی دلم گرفته بود(بگذریم که برای چه) رفتم قبرستان
حال آمدم. واقعا درست گفتند که اگر آدمی خیلی خوشحال یا ناراحته بهتره بره سر مزار.
وقتی اونجا می روی پیامی جز عبرت نمی یابی.          عبرت
فاتحه ای چوآمدی برسرخسته ای بخوان    لب بگشاکه می دهدلعل لبت به مرده جان


 


آدرس دیگر من:          www.geocities.com/daryaft255


آیا روح خلق شده است؟ چون روح چیز خدائی است و خدا که خلق نمی شود.

 

الان می گوییم من        بعد جسم را کنار می گذاریم و می گوییم  من

این دو احساس بالا در باره   من   چگونه اند ؟ آیا با هم فرق دارند یعنی وقتی جسم است میگویم من ... این جسم این روح را محدود به بعضی فکر ها می کند یا نه؟

 

روح برای عذاب یا پاداش خلق نشده . یعنی عذاب و پاداش گنجایش روح را ندارد روح آخر سر به خدا می پیوندد چون از آنجا آمده.

پس روح ما مدام در حال تجربه است تا به هدفش برسد حال در این راه پر پیچ و خم ممکن است کج بفهمد یا راست بفهمد که آخرش هم چه در این دنیا چه در آن دنیا به همان نسبت عذاب و پاداش می بیندیا بهتر بگویم مجبور می شود راه کج رفته را بر گردد و  اگر راست رفته این یک مزیت برای او بوده تا زودتر به هدفش برسد یا نزدیک شود.

حال این هدف چیست؟ پاکی مطلق   علم بی نهایت   سرچشمه هستی    و تمام خصوصیات بینهایت خوب     (شاید).

 

منابع جالب و مهم درباره روح کجایند (لطفا آدرس آنها را بگویید)؟

 

اشکال : در عربی یا فارسی نور هم باید از طرف شمال غربی یک پنجره بیاید بعضی منو ها را این طور می کشند که نور از طرف شمال شرقی بر پمجره می تابد و سایه روشنها از شمال شرقی به طرف جنوب غربی اند. شاید می گویند در عربی و فارسی باید عکس انگلیسی باشد ولی این نمای ویندوزها را خوب نمی کند پس بهتر است نور از طرف شمال غربی بیاید و تا سایه ها در جنوب شرقی قرار گیرند. چون چه در فارسی نوشتن و چه در انگلیسی نوشتن نور باید از سمت چپ بالا(شمال غربی) بیاید تا سایه ها در روی نوشته ها نیافتد و چشم خسته نشود و آسیب نبیند.

 

 

سلامتی

موفقیت  و

باآرزوی

با سلام

 

 از یک طرف بعضی اشخاص مثلا نظر می دهند که به جای فلان کلمه قرآنی یا عربی(مثلا کلمه الله روی پرچم ایران)قلان کلمه معادل فارسی را قرار دهید البته این در بعضی موارد درست است اما اگر درست و در جای مناسب باشد.اگر به آنسوی ذهن بعضی از این افراد نگاه بیاندازیم چرا انان روی کلمات مثلا انگلیسی به شدت تصب از خود نشان نمی دهند با وجود اینکه کاملا واضح است که بعضی دستهای خارجی یا غول های . در فکر اینند که زبان انگلیسی بعضی زبانهای دیگر را ببلعد و در خود حل کند .

این اشخاص چرا به این طرف قضیه اصلا واکنشی نشان نمی دهند که این خود جای بسی تامل است.

 ۲۰-۳-۸۴


عصر

 

 

سلامتی

موفقیت  و

باآرزوی

با سلام

 

حدیث روز: کس به پیشبازآرای گوناگون برود‚ لغزشگاهها رابشناسد.        امام علی (علیه السلام)

این اولین یادداشت من در این وبلاگ است.
 Email:    asr386@yahoo.com

آدرس دیگر من:          www.geocities.com/daryaft255