وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان-عصر ۱۲

اللهم عجل لولیک الفرج-وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان درباره عصر دوازدهم

وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان-عصر ۱۲

اللهم عجل لولیک الفرج-وبلاگ کامپیوتری عصر ایمان درباره عصر دوازدهم

آدرس جدید من

من رفتم به سیستم پرشین بلاگ.

لطفا به آدرس زیر مراجعه کنید.(آدرس جدیدم) 

 اگر لینک داده اید لطفا تصحیح کنید به آدریس جدیدم.

 

                   http://asr.persianblog.com 

همانا حدیث ما قلبها را زنده می کند.

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

دونعمت است که ارزش آنرا نمی داند مگر کسی که از دستشان داده است: جوانی و تندرستی

 

هر کس درٍ رحمت خدای سبحان را بکوبد به رویش گشوده شود.

 

در هر روز کار همان روز را انجام ده که هر روز را کاری است.

 

صبحگاهان به جستجوی روزی و برآوردن نیازمندیها بشتابید که برکت و موفقیت در صبح نهفته است.

 

                                                  امام علی  (علیه السلام)

 


آیا دنیا خراب شده است؟

رفتم بازار دیدم مردان و زنان شانه هایشان را به هم می زنند. انگار به هم می لولند.

                        وای بر ما          وای بر ما         وای بر ما

می گویند گناه را باید دید اما نباید انجام داد. بعضی ها اصلا نمی دانند که گناهی در جامعه انجام می گیرد. نباید چشم را بست و این موارد را ندید. بله باید آنها را کشف کرد و بعد بوسیله بعضی ابزار (نظیر امر به معروف ونهی از منکر یا تسهیل ازدواج جوانان یا ) آنرا اصلاح کرد.

البته بگویم یک دست صدا ندارد و بعضی مسوولین بالا که کاری دستشان است و یا می توانند کاری کنند تا برسد به ما همه موظفیم به انجام این کار.


 

<حدیث---دنیا>

وداع ای ماه رحمت و مغفرت



انگار خدا امروز را هم به ما فرصت داد تا  بدرگاهش توبه کنیم.
 پس  
                                        الــهـــــــی   العـفــــــــو


اینم از تصاویر طلوع صبح امروز شهر من 









فقط امروز را وقت داریم     پس این فرصت  را غنیمت شماریم.. دیگر می رود تا سال دیگر و ماه رمضان دیگر.


وداع ای ماه رمضان   ای ماه رحمت و مغفرت

پیشاپیش عیدتون مبارک




آیا فردا عید خواهد بود ؟

اینم تصاویری از افق شهرمن و هنگام غروب آفتاب چهارشنبه 11 آبان 84 مصادف با 29 رمضان.









می بینید که هوای غروب شهر من ابری است و ماه غیر قابل رویت. شهر شما چه حال و هوایی دارد؟

امشب 63 گروه منجم و در سراسر ایران هنگام غروب آفتاب مشغول رصد ماه و رویت آن (استحلال) می باشند.

 


حافظ منشین بی می و معشوث زمانی

کایام گل و یاسمن و عید صیام است.



در هر حال چه سی ام رمضان چه عید فطر
خدا آخر عاقبت همه ما را ختم به خیر کند
( الی آمین)

کادوئی به اهل بیت

سعی کن که اول دل بگوید و آنگاه زبان.        ای من فدای آن که دلش با زبانش یکی است!

اللهم صل علی محمد وال محمد

اللهم عجل لولیک الفرج

 

قسمتی از دعای کمیل

ای خدای من و آقای من

از تو مسئلت مینمایم به قدرتی که مقدرات را به آن ایجاد کردی و به قضاییکه آنرا حتمی قرار دادی و بر طبق آن داوری کردی و غالب شدی بر هر کس که قضا و قدر را بر او اجرا کردی

در این شب و در این ساعت ببخشی هر جرمی که کرده ام و هر گناهی که آنرا مرتکب شده ام و هر عمل زشتی که آنرا پنهان کرده ام و هر عمل جاهلانه ای که در پنهان یا عیان مرتکب شده ام / آنرا مخفی یا آشکار کرده ام/

و هر کار بدی را دستور ثبت کردن آنها را دادی به کرام الکاتبین / آنها که موکلشان کردی به حفظ آنچه از من سر می زند/ و قرار دادی آنها را گواه بر من با اعضا جوارحم و تو مواظب من بودی از فوق ایشان و تو به رحمتت پنهان کردی و به بزرگواریت پوشیده داشتی چیزهایی را که از ایشان مخفی ماند

و اینکه فراوان کنی بهره مرا از هر خیری که نازل کردی یا احسانی که بخشش کردی یا نیکی که پخش کردی یا رزقی که گسترانیدی یا گناهی که آمرزیدی یا خطایی که پوشانیدی

ایخدا  ایخدا  ایخدا

 

 

نجواهای عاشقانه

الهی وای بر من اگر دلی از من برنجد!

الهی کامم را به حلاوت تلاوت کلامت شیرین بدار!

الهی شکرت که پیر ناشده استغفار کردم که استغفار پیر استهزا را ماند

الهی آن که تورا دوست دارد چگونه با حلقت مهربان نیست.

الهی آن خواهم که هیچ نخواهم.

الهی اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادی نمی رسد ،، فلک الحمد ،،

الهی به فضیلت سینه بی کینه ام دادی به جودت شرح صدرم عطا بفرما!

الهی عقل گوید ” الحذر الحذر ” عشق گوید ”العجل العجل” ؛ آن گوید دور باش واین گوید زود باش!

الهی دیده از جمال لذت می برد و دل از لقای ذوالجمال.

الهی آخرِ خودت را در حق ما اول بفرما که آخرین شفاعت را ارحم الراحمین فرماید.

الهی رمضان گذشت و ما از خود نگذشتیم تو از ما بگذر!

الهی شکرت که فهمیدم که نفهمیدم.

 

 

حافظ با ما حرف می زند

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار

تتا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

 

دعای همه انبیا

لا اله الا الله وحده وحده وحده لاشریک له له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حی لایموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر

آن سفر کرده که یک سوخته دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

 

دعائی از قرآن

ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین واجعلنا للمتقین اماما آیه 74 فرقان

پروردگارا ما را از جفتمان فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی باشد و ما را پیشوای اهل تقوی قرار ده.

 

اللهم صل علی محمد وال محمد

الهــــی آمیـــــن

اقبال‌ لاهوری‌

اردیبهشت‌ - بیست‌ و یکم‌ آوریل‌- ، مصادف‌ بوده‌‌ با سالروز وفات‌ اقبال‌ لاهوری‌، فرزانه‌یی‌ که‌ پیوسته‌ دل‌ در

گروی‌ مهر ایران‌ داشت‌ و پانزده‌ هزار بیت‌ شعر اندیشمندانه‌ او که‌ 9 هزار بیت‌ آن‌ به‌ فارسی‌ است‌ گواه‌ صادقی‌ بر این‌ مدعاست‌. به‌ انگیزه‌ سالروز از دست‌ رفتن‌ متفکری‌ که‌ شریعتی‌ او را «علی‌ قرن‌ بیستم‌» می‌خواند،

اقبال لاهوری در باره علت پیشرفت غربی ها و عقبماندگی شرقی ها می گوید :

قوت‌ مغرب‌ نه‌ از چنگ‌ و رباب‌
نی‌ ز رقص‌ دختران‌ بی‌حجاب‌

نی‌ ز سحر ساحران‌ لاله‌روست‌
نی‌ ز عریان‌ ساق‌ و نی‌ از قطع‌ موست‌

محکمی‌ او را نه‌ از لادینی‌ است‌
نی‌ فروغش‌ از خط‌ لاتینی‌ است‌
قوت‌ افرنگ‌ از علم‌ و فن‌ است‌
از همین‌ آتش‌ چراغش‌ روشن‌ است‌

لاهوری می گفت که : تنها راه‌ نجات‌ شرق‌ ارتقای‌ سطح‌ فرهنگ‌ جمعی‌ است‌. تا این‌ انقلاب‌ در خرد جمعی‌ کشورهای‌ مسلمان‌ پدید نیاید هر تلاشی‌ برای‌ مقابله‌ با سلطه‌ غرب‌ و همسانی‌ با او بی‌نتیجه‌ خواهد بود. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ شرقیان‌ اندیشه‌ خود را راکد گذاشته‌اند و فقط‌ چشم‌ به‌ مائده‌های‌ آسمانی‌ و الطاف‌ الهی‌ دارند، به‌ ظاهر می‌گویند از تو حرکت‌ از خدا برکت‌، ولی‌ به‌ واقع‌ چنین‌ نیستند.

میزان‌ مطالعه‌ و آگاهی‌ در مشرق‌ زمین‌ چنان‌ اندک‌ است‌ که‌ باید آن‌ را برابر با هیچ‌ شمرد از همین‌ رو انسان‌ شرقی‌ قدرت‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ مسائل‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ را ندارد و موجودی‌ عاطفی‌ و آشفته‌حال‌ است‌ که‌ به‌ سهولت‌ تحت‌ تاثیر جریانهای‌ فکری‌ مختلف‌ قرار می‌گیرد. از ابداع‌ و ابتکار و آفرینش‌ فاصله‌ بسیار دارد.

یکی‌ از هدفهای‌ اقبال‌ تحریص‌ )تحریک‌ کردن‌( اقوام‌ شرق‌ به‌ ابتکار و خلاقیت‌ بوده‌ است‌أ یعنی‌ عامل‌ اصلی‌ تفوق‌ غرب‌. او می‌دانست‌ که‌ تقلید برده‌وار مردم‌ شرق‌ از غرب‌ که‌ ناشی‌ از جهل‌ است‌ سبب‌ شده‌ تا آنان‌ از پیشرفت‌ و خلاقیت‌ باز مانند. در جاوید نامه‌ رابطه‌ شرق‌ و غرب‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد و می‌نالد که‌ چرا شرق‌ از فرهنگ‌ و اعمال‌ غرب‌ کورکورانه‌ و از روی‌ ناآگاهی‌ تقلید می‌کند و بدان‌ دلخوش‌ است‌.

رابطه‌ شرق‌ و غرب‌ به‌ دلیل‌ عدم‌ موازنه‌یی‌ که‌ در میزان‌ آگاهی‌ این‌ دو قطب‌ بوده‌ است‌ از مسیر درست‌ منحرف‌ گردید، به‌ گونه‌یی‌ که‌ آن‌ یک‌ در فرودست‌ قرار گرفت‌ و این‌ یک‌ اقتدار یافت‌ و شرق‌ به‌ تقلید از جنبه‌های‌ ظاهری‌ و بی‌اهمیت‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ غرب‌ پرداخت‌. به‌ این‌ ترتیب‌ شرق‌ نه‌ تنها گوهر فردیت‌ خود را از کف‌ داد، بلکه‌ از تماس‌ با فرهنگ‌ غرب‌ نیز بهره‌یی‌ نبرد

---------------

review.persianblog

 

دعا کن که حدا صبرم دهد در این لحظات به خاطر…

 

بشنو این نکته که خود را زغم آزاد کنی

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخرالامرگل کوزه گران خواهی شد

حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است

عیش با آدمیی چند پری زاده کنی

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

کار خود گر به کرم باز گذاری حافظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

 

ازخم ابروی توام هیچ گشایشی نشد

وه که دراین خیال کج عمر عزیز شد تلف

 

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست

عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

 

گر تیغ بارد در کوی آن ماه

گردن نهادن الحکم لله

آیین تقوی ما نیز دانیم

لیکن چه چاره با بخت گمراه

مهر تو عکسی بر ما نیفکند

آیینه رویا آه از دلت آه

الصبر مرٌُ والعمر فانٍ

یا لیت شعری حتام القاه

حافظ چه نالی گر وصل خواهی

خون بایدت خورد درگاه و بیگاه

 

دیشب گله زلفش با باد همی کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا اینجا با سلسله می رقصند

این است حریف ای دل تا باد بپیمایی

ای درد تو ام درمان در بستر ناکامی

وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

 

خدایا راضیم به رضای تو

التماس دعا

email: asr386@yahoo.com

خدا را شکر

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها



دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

با من راه نشین باده مستانه زدند

آسمان بار امانت نتوانست کشید

قرعه کار به نام من دیوانه زدند

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند

آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع

آتش آنست که در خرمن پروانه زدند

کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب

تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند.